رأی چیست؟
رأی در لغت به معنی عقیده، اعتقاد و مشورت میباشد. هرگاه رأی در مورد ماهیت و چگونگی دعوا باشد و یا آن را کلاً یا بعضاً قطع کند حکم است و در غیر این صورت قرار است.
همچنین اعتراض به معنی ایراد گرفتن میباشد.
برای رفع نگرانی از اینکه بیگناهی، با حکم دادگاه بدوی و نخستین مورد مجازات قرار نگیرد به درخواست اشخاص یا مقامات مختلف حکم ممکن است مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرد.
تجدیدنظر
تجدیدنظر در لغت به این معنی است که: «در امری یا نوشتهای دوباره نظر کردن، آن را مورد بررسی دوباره قرار دادن» میباشد.
تجدیدنظر یکی از راههای عادی شکایت از آرای صادره در دادگاه میباشد، در واقع تجدیدنظر دوباره قضاوت کردن امری است که بدواً و ابتدئاً مورد قضاوت قرار گرفته و به نوعی بازبینی اعمال دادگاه بدوی و نخستین است. دادگاه تجدیدنظر از همان اختیاراتی که دادگاه بدوی دارا است برخوردار میباشد یعنی هم نسبت به امور موضوعی و هم نسبت به امور حکمی رسیدگی و قضات است. همچنین تجدیدنظر راهی اصلاحی تلقی میگردد و از نظر سلسله مراتب قضایی، مرجع تجدیدنظر، مرجعی عالی محسوب میشود.
مواد 131 الی 260 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378، همچنین مواد 330 الی 365 قانون آیین دادرسی مدنی به بحث تجدیدنظر اختصاص دارند.
چنانچه رأیی که بر علیه شخص صادر شده باشد حضوری باشد، تنها راه واخواهی و اعتراض به آن رأی تجدیدنظرخواهی است. در امور حقوقی، تنها دعاوی مالی که خواستهی آنها تا مبلغ سه میلیون ریال باشد، قابل تجدیدنظر است.
جهات تجدیدنظر
طبق ماده 434 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392، در 4 بند جهات تجدیدنظرخواهی را تعیین نموده است که بر اساس این موارد محکوم علیه، وکیل یا نمایند قانونی وی، شاکی و دادستان حق درخواست نحوه تجدیدنظر خواهند داشت. موارد تجدیدنظرخواهی در امور کیفری و مدنی عبارتند از:
1- ادعای عدم اعتبار مدارک و مستندات دادگاه
2- ادعای نبود شرایط قانونی شهادت و گواهی شهود
3- ادعای نبود توجه قاضی به دلایل ابرازی
4- ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رأی
5- ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و دینی یا مقررات قانونی
وکیل دادگاه انقلاب ، وکیل تجدیدنظر